زهرا خانم (همسر بنده) ویار خیلی شدیدی داشت از یکماه اول بارداری دیگه حتی یه قاشق برنج هم نمیتونست بخوره (جریان ویارش و کارهایی که کردیم رو بعدا مفصلا میگم) خلاصه همه کار و همه نوع تجویز رو براش انجام دادم ولی افاقه نکرد. یکی از چیزهایی که پیشنهاد شد گنجیشک بود ساعتها تو حیاط خونه با تفنگ بادی کشیک میدادم تا یه گنجیشک بیاد رو سیم برق جلوی خونه بشینه آیا بتونم شکارش کنم یانه روزی دو سه تا گنجیشک به زور و کم کم بهش میدادیم که 2 دقیقه بعدشم میاورد بالا (بی ادبیه) بعد از اینکه آقا رضا دنیا اومد همه حرکاتش مثل بچه گنجیشکا بود. قاشق که جلوی دهنش میاوردیم مٍل بچه گنجیشکا دهنش رو باز میکرد و دنبال قاشق میگشت. از اون موقع م...