سید رضاسید رضا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

رضا گنجیشکه

وقتی که شکارچیه گنجیشگ شدم

1390/6/26 23:26
نویسنده : مامان رضا
878 بازدید
اشتراک گذاری

هر کس وضعیت ویار خانومم رو میدید یه تجویزی میکرد.

گفتند بلدرچین خوبه. براش میخریدم ولی دریغ از یه لقمه که بتونه بخوره. به بوش هم حساس بود...

شادونه ، سیرابی ، شیردان و غیره و غیره و غیره...

هیچی براش فایده نداشت

البته یه خانومی توی اینترنت (خارج از کشور) پیشنهاد داد که نوشابه مشکی رو تو فریزر بذاریم و یخ زده اونو مثل یخ در بهشت مصرف کنیم که یه مقداری تاثیر داشت ولی نه خیلی

دست آخر گفتند که گنجیشک براش خوبه

هر چی مغازه پرنده فروشی بود سر زدم ولی از گنجیشک خبری نبود.

رفتم و یه تفنگ بادی از یکی از فامیلها امانت گرفتم و . . .

از اون موقع شدم شکارچی گنجشک.

شکارچی

(البته اینا فاخته است)

تو حیاط خونه ساعتها کشیک میدادم تا از هر 10 تا شلیک یه شکار بزنم. اونم تازه تا 1 ساعت عذاب وجدان میگرفتم و اعصابم خرد میشد.

روزی یکی دوتا گنجشک براش میبرم و کباب مبکردم میدادم بخوره

کباب

تاثیرش از بقیه چیزا بهتر بود

بسکه این گنجیشکها رو خورد به بچمون میگم رضا گنجیشکه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مریم
26 شهریور 90 11:56
سلام

علیکم السلام
شیپلپلون
26 شهریور 90 14:31
رضا گنجیشکه آخه عروسکت که از خودت بذرگتره گل پسر
نوشین
27 شهریور 90 0:22
شما که میگید روزی یکی دو تا خانومتون میخوردن پس این بینواها را چرا کشتید نسل کشی راه انداخته بودید


این عکس از اینترنته
من دوتاش رو به سیخ میزدم کم مونده بود گریه کنم