وقتی که شکارچیه گنجیشگ شدم
هر کس وضعیت ویار خانومم رو میدید یه تجویزی میکرد.
گفتند بلدرچین خوبه. براش میخریدم ولی دریغ از یه لقمه که بتونه بخوره. به بوش هم حساس بود...
شادونه ، سیرابی ، شیردان و غیره و غیره و غیره...
هیچی براش فایده نداشت
البته یه خانومی توی اینترنت (خارج از کشور) پیشنهاد داد که نوشابه مشکی رو تو فریزر بذاریم و یخ زده اونو مثل یخ در بهشت مصرف کنیم که یه مقداری تاثیر داشت ولی نه خیلی
دست آخر گفتند که گنجیشک براش خوبه
هر چی مغازه پرنده فروشی بود سر زدم ولی از گنجیشک خبری نبود.
رفتم و یه تفنگ بادی از یکی از فامیلها امانت گرفتم و . . .
از اون موقع شدم شکارچی گنجشک.
(البته اینا فاخته است)
تو حیاط خونه ساعتها کشیک میدادم تا از هر 10 تا شلیک یه شکار بزنم. اونم تازه تا 1 ساعت عذاب وجدان میگرفتم و اعصابم خرد میشد.
روزی یکی دوتا گنجشک براش میبرم و کباب مبکردم میدادم بخوره
تاثیرش از بقیه چیزا بهتر بود
بسکه این گنجیشکها رو خورد به بچمون میگم رضا گنجیشکه